ملیسا برنز تسا یک چنگال از پاستا را به سمت دهان خود برد. او واقعاً دیگر گرسنه نبود اما این سس آنقدر لذیذ بود که او نمی توانست در مقابل خوردن آن مقاومت کند. او چند ثانیه لقمه را در دهان خود نگه داشت، و طعم ذائقه آنرا بطور کامل حس کرد سپس آنرا قورت داد. تقریباً بصورت همزمان با قرار دادن چنگال خود بر روی بشقاب، پیشخدمت گستاخ کنار میز ظاهر شد. پیشخدمت پرسید کسی دسر یا قهوه می خواهد؟ برایان (رئیس تسا) گفت حتماً. تو باید یکی از این دسرها را امتحان کنی. این رستوران بخاطر ...