
داستان این گونه آغاز شد که ۳ سال پیش من نخستین بار در کتاب تاریخ ایران نوشته ی ژنرال سرپرسی سلیکس در برگه ی ۱۲۵ در آغاز یک بخش ( فصل ) از کتاب نمایی (طرحی) از یک مهر باستانی را دیدم و آن را در برگه ای برای خود کشیده و نگه داشتم . زیر این نما نوشته شده بود " یک سوار مُدی (مادی) از کتاب کلت ومیترا " من در آن زمان هنوز اندوخته ای چندانی از زبان های باستانی نداشته و چون تنها سر چشمه ی من کتابخانه ای کوچکی در نزدیکی خانه ی ما بود به ناچار بایست همه ی کتاب هایی که در این کتابخانه دریاره ی ...