بغضش می ترکد، وقتی می فهمد که قرار است پول خونش را به او بپر دازند، با همان صدای بغض آلود می گوید: ما را بزنده زنده به پزشکی قانونی بردند، حالا هم می خواهند پول خونمان را بدهند تا باورمان شود که دیگر چیزی باقی نمانده، کم کم باید خودمان را برای سفر آخرت آماده کنیم، اما... هیچ کدامشان از شنیدن حکم دادگاه خوشحال نیستند، هیچ کدام از بیماران هموفیلی را نمی توان با گفتن این که بالاخره رای دادگاه به نفع آنها صادر شده خوشحالشان کرد . وقتی با هیجان برایش می گویم که دادگاه به نفع آنها رای داده ...