اکثر نظریهپردازان با نظر لنگ[1] مبنی بر آن اضطراب یک سازه فرضی است موافقند. به این ترتیب اضطراب مفروضهای است که موجودیت فیزیکی ندارد، اما میتواند در تهمین پدیدههای قابل مشاهده سودمند باشد. میتوان اضطراب را بر حسب افکاری مانند اینکه «من میترسم»، یا احساسهای جسمی، از جمله افزایش ضربان قلب، تعریق و تنش و یا بر اساس رفتارهای مثل اجتناب از موقعیت یا گریختن تفسیر کرد(انرایت[2] و پاول[3]، 1378). در این پژوهش اضطراب به عنوان مفهومی در نظر گرفت ...