کریس ( chris ) از پایان ترم ترس دارد . به عنوان یک دانش آموز موقت , کریس برای پذیرش در دانشگاه جدید و همراه برنامه درسی بسیار مشکل پیش رفتن , تلاش کرده است . البته برخی چیزها مشابه بود : خواندن تکالیف بیش از حد بود, همه امتحانات در یک زمان برنامه ریزی شده بود و استادها به نظر میرسد که از یک دنیای متفاوت اند که گویی بسیار متفاوت از دانش آموزان بودند . تلاش بی وقفه ای برای فهمیدن ابنکه چگونه باید در دانشگاه جدید , نقشی ایفا کرد, صرف شد . اما دیگر چالشها جدید و مضطرب کننده بود . کری ...